مرور نقش گردان امام رضا (ع) لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) در عملیات «کربلای ۵»
تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۱۷۰۷۷
عملیات «کربلای ۵» یکی از بزرگترین عملیاتهای دوران دفاع مقدس محسوب میشود . در این عملیات نیروهای زیادی از یکانهای مختلف رزمی حضور داشتند که در این گزارش کوتاه نقش گردان امام رضا (ع) از لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) را مرور میکنیم.
به گزارش ایران اکونومیست، پیشقراولان گردان، سوار بر نفربرهای خشایار، پیشاپیش گردان در حرکت بودند تا پس از باز شدن جاده (شلمچه – بصره) به همت واحد مهندسی، بهسرعت به مواضع دشمن نزدیک شوند و مأموریت خود را عملیاتی کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نیروها از ضلع شمال شرقی پنجضلعی به سمت ضلع جنوبی تغییر جهت دادند، در امتداد کانال جنوب پنجضلعی بهطرف دشمن پیشروی کردند که در محدوده پل ششم با نیروهای یکی از مقرهای دشمن درگیر شدند.
ابتدا استعداد دشمن اندک به نظر میرسید، درحالیکه حدود یک گردان عراقی در برابر گردان امام رضا (ع) قرارگرفته بود، درگیری شدید شد. فرمانده گردان که ابتدا یک گروهان را برای انهدام مقر دشمن وارد عمل کرده بود، بهناچار تمام توان گردان را به کار گرفت و درنهایت با تقدیم چند شهید و مجروحان بسیار، پیش از روشن شدن هوا، گردان توانست مقر دشمن را منهدم و پاکسازی کند. بیشتر نیروهای دشمن نیز کشته و تعدادی هم اسیر شدند.
روز دوم عملیات
یکی دیگر از مقرهای دشمن در حدفاصل کانال جنوب پنجضلعی و جاده خرمشهر-شلمچه قرار داشت که با تعبیه سیمخاردار و میدان مین در اطرافش، از استحکام پدافندی برخوردار بود.
ساعت چهار بامداد، گردان امام رضا (ع) همراه گردانهای سیدالشهدا (ع) و ولیعصر (عج) با هدایت معاون تیپ ۲، جواد عابدی، این مقر را محاصره کردند. درحالیکه مقر دشمن با ۲۴ سنگر مجهز به تیربارهای سنگین و ضد هوایی چهارلول از چهار طرف حفاظت میشد، گردان امام رضا (ع) با یافتن معبر ورودی به آن مقر، اطراف ورودی آن کمین کرد و هنگامیکه کامیون حامل مهمات میخواست وارد مقر شود، آن را هدف گرفت و پس از انهدام کامیون، بهسرعت به مقر، حمله و آن را منهدم کرد، اما به دلیل استحکامات فراوان داخل مقر، پاکسازی کامل آن به بعد از روشن شدن هوا موکول شد.
شب سوم عملیات
پاکسازی مقری که شب گذشته تصرفشده بود، ادامه داشت. دشمن در وسط مقر، در زیرزمینی بزرگ و پیچدرپیچ، سنگری احداث کرده بود و در آن همچنان مقاومت میکرد. سرانجام با کار گذاشتن مواد انفجاری آن سنگر را نیز منهدم کردند. بهاینترتیب، بیش از ۲۰۰ نفر از نیروهای دشمن کشته و حدود ۱۰۰ نفر هم اسیر شدند. همچنین فرمانده تیپ ۱، کاوه نبیری به شهادت رسید.
شب پنجم عملیات
گردان امام رضا (ع) پس از اجرای دو مأموریت آفندی موفق در دو شب پیدرپی با ۳۴ شهید و ۱۲۰ مجروح، هنگام غروب روز پنجم از منطقه عملیاتی خارج شد.»
منبع:
زارع زاده، نادر، اطلس لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) در دوران دفاع مقدس، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول ۱۳۹۹، صفحه ۲۷۰
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: دفاع مقدس ، عملیات کربلای 5 ، امام رضا (ع) ، لشکر17 علی ابن ابیطالب
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: دفاع مقدس عملیات کربلای 5 امام رضا ع لشکر17 علی ابن ابیطالب گردان امام رضا دفاع مقدس پنج ضلعی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۱۷۰۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت حیرت انگیز یک نویسنده از خاطرهبازی دو فرمانده ایرانی و عراقی سالها پس از جنگ تحمیلی
احمد دهقان (نویسنده) روایتی قابل توجه از دیدار سردار فتحالله جعفری فرمانده زرهی ایران در دفاع مقدس و فرمانده لشکر یکم عراق در عملیات فتح المبین گفت.
گفتوگوی رادیو مضمون با احمد دهقان را بخوانید:
- فرمانده عراقی کاملاً با دیسیپلین نشست و شروع به حرف زدن کرد و گفت: «من در عملیات فتحالمبین میدانستم ایران میخواهد حمله کند» و داشت برگبرندههایش را برای فرمانده ایرانی رو میکرد.
- فرمانده عراقی ادامه داد: «آن شبی که میخواستید حمله کنید، سکوت بود و من به معاون عملیات خودم گفتم سکوت ایرانیها خیلی خطرناک است و اینها امشب حمله میکنند. بعد به نیروهایی که در شوش داشتیم، آماده باش دادیم و گفتم آماده باشید که ایرانیها میخواهند حمله کنند و کشتار راه بیندازید و خلاصه آن کشتههایی که شما دادید بخاطر پیشبینی من بود».
- آقای جعفری هیچ چیزی نمیگفت و این حالت داشت مرا دیوانه میکرد! جنگی سر میز شام بود و این جنگ کاملا به سمت عراقیها تمایل پیدا کرده بود.
- آقای جعفری شامش را قشنگ خورد و بعد گفت: «تو حسن باقری را میشناسی»؟ فرمانده عراقی گفت: «بله؛ در عملیات فکه شهید شد و اگر او بود، احتمالاً جنگ شما متحول میشد».
- آقای جعفری ادامه داد: «حسن باقری دهم اسفند مرا صدا زد و هنگامی که من به قرارگاه رفتم، عکس های تو را به من نشان داد» فرمانده عراقی جا خورده بود!
- آقای جعفری ادامه داد: «حسن باقری به من گفت روی تپه سبز برو (تپه سبز مقابل شوش است) و تمامی آتش منطقه را در دست بگیر؛ طوری که هیچ کس بدون اجازهٔ تو حق تیراندازی نداشته باشد.
- حسن باقری گفت که فرمانده گردان مقابل شوش، دیروز با شلیک خمپاره کشته شده و امروز فرمانده لشکر یکم عراق خواهد آمد تا فرمانده گردان جدید را در خط معرفی کند. این فرمانده لشکر آدم ترسویی است و این باید زنده بماند تا ما عملیات خودمان را انجام بدهیم. این باید سالم برود و سالم برگردد؛ چون که معاون او یک بعثی است و اگر فرمانده فعلی کشته شود، او را فرمانده لشکر میکنند؛ پس این فرمانده لشگر باید زنده بماند.»
- آقای جعفری گفت: «من آمدم روی تپه؛ تو با دو تا ماشین به خط آمدی؛ فرمانده ها را جمع کردی. بعد فرمانده جدید را معرفی کردی و دم غروب با همان ماشینی که آمده بودی، برگشتی من غروب آمدم به حسن باقری گفتم تو سالم آمدی و برگشتی»!
منبع: رادیو مضمون
کانال عصر ایران در تلگرام